بنگاه نشریات پروگرس

نقد و بررسی کتاب های انتشارات پروگرس

بنگاه نشریات پروگرس

نقد و بررسی کتاب های انتشارات پروگرس

چپق

ناشر نوشت

یوری ناگیبین یکی از نویسندگان جوان شورویست که تا کنون چند مجموعه داستانهایش بچاپ رسیده و نامش شهرت بسزایی یافته است.

در این مجموعه سه داستان این نویسنده بنام "چپق"، "پیروزمند" و "بلوط زمستانی" مندرج است.

"گهواره من ارابه کولیها بود و تمام دوران کودکی من در آن سرگذشته است..." داستان 'چپق' چنین شروع میشود. این داستان پرهیجان گذشت کودک کولی ایست که چگونه با دسته ای کولی مدام از جایی به جایی کوچ میکند، چگونه در عنفوان زندگی پرمشقت خویش با جوانی روس که دهقان فقیریست و او را برادر مینامد، برخورد میکند و آشنا میگردد.

"پیروزمند" داستانیست درباره ورزشکاران شوروی.

در داستان "بلوط زمستانی" اموزگاری برای ملاقات مادر شاگردی که همیشه دیر بدرس میاید، با خود آن شاگرد از جنگلی میگذرند. هنگام گردش در جنگل آموزگار جوان، کمی از خود راضی، میفهمد که شاگردش چه روح شاعرانه ای دارد و تا چه اندازه عاشق طبیعت و پی بردن به اسرار آنست.


بررسی

'چپق' داستانی است واقعی از کودکی یک کولی. داستان همانند زندگی کولیها در حرکتی مدام است. به مانند بسیاری دیگر از کارهای یوری ناگیبین، داستان از نگاه کودکی بیان میشود، کودکی که اکنون بزرگ شده و داستان خود را تعریف میکند. داستان از چشمان یک کودک و بیان یک فرد بالغ شکل میگیرد. واقعی بودن این روایت، سرگذشت شگفت انگیز کودک کولی و پیوند منطقی آن با انقلاب اکتبر، جنگ داخلی و ارتش سرخ داستانی خواندنی و تاثیرگذار آفریده است.

'پیروزمند' داستانی است درباره یک دونده اهل شوروی که به دوران بازنشستگی خود و اخرین رقابت پیش رو نزدیک میشود.

'بلوط زمستانی' داستانی است از پیوستن و درهم امیختن انسان با طبیعت و فهم عمق کلمات. داستان، روایت زن اموزگار جوانی-زبان و ادبیات روسی- است که برای ملاقات با خانواده پسری که هرروز صبح دیر به مدرسه می اید، همراه پسرک روانه جنگل می شود. داستان روایت کم نظیری از شاعرانگیست. معلم که صبح درس 'اسم عام' میداد، هنگامی که از جنگل، نرسیده به مقصد بر میگردد، هرگز ان معلم پیشین نیست و به معنای خاصی که پشت هر اسم عام در زبان کودک است پی میبرد و گویی به معنای زندگی پی میبرد.


یوری ناگیبین

یوری مالکویچ ناگیبین، نویسنده، فیلمنامه نویس و نولیست در سال ۱۹۲۰ در مسکو متولد شد. این نویسنده بیشتر معروفیت خویش را جهت فیلم نامه هایش به دست آورده است و از جمله برنده بهترین فیلم خارجی اسکار ۱۹۷۵ که توسط استاد شهیر ژاپنی، کوروساوا کارگردانی شد.

ناگیبین در مقاله ای جهت دفاع از فرم داستان کوتاه نوشته است: "نویسنده داستان کوتاه همانند نولیست میباست احساسی عمیق و دانشی شگرف از زندگی داشته باشد... وظیفه نویسنده داستان کوتاه در متراکم کردن آنچه دریافته است و برگرداندن آن به موجزترین فرم ممکن هرگز از کار یک نولیست کمتر نیست..."

او در جایی دیگر مینویسد:" به همین جهت است که نویسنده داستان کوتاه دریافت و درک خود را از جهان نشان میدهد. به همین دلیل است که هر داستان کوتاهی در وهله اول در مورد همه چیز است و فقط در وهله دوم درباره موضوعی که درباره آن نوشته شده است. دقیتر انکه، نویسنده میبایست با نشان دادن موضوعی خاص، حقیقت کلی تری را نشان بدهد."

ناگیبین بزرگترین وظیفه پیش روی یک هنرمند اهل شوروی را پرداختن به جامعه سوسیالیستی و تعریف جدیدی از روابط انسانی میدانست که خاص آن کشور بود. و معتقد بود این امر با تلاش و پشتکار هنرمندان جهت معرفی و ثبات قدم در ان راه میسر میباشد.

یوری ناگیبین در سال ۱۹۹۴ فوت و در مسکو به خاک سپرده شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد